سالگرد دومین فعالیت بلاگ نویسی ام را با یاد بوسه ات آغاز می کنم...
دلم برای بوسه های عاشق وار لبان شیرینت تنگ شده؛ امروز آنگاه که شاهد بوسه ای بودم که خروار خروار انسان انتظارش را می کشیدند، نه به این حسرت خوردم که بوسه ما را کسی انتظار نمی کشد، حسرت تو را می خوردم؛ لبانم از غم فراقت سوخت، همان لحظه من تو را کم داشتم و اینکه دیدی آنگونه بوسیدمت، جبران حسرت آنهنگام بود. و من و واژه های والا، کمتر از آنیم که لذت خوش صفای بوسه ات را توصیف کنیم.
تولد وبلاگ مبارك
پاسخحذفاميدوارم هميشه به روز باشه ( هه هه )