برو تا نشنوی گفتار دلگیر / ز تلخی چون کَبَست، از ژَخَم چون تیر
(اسعد گرگانی)

۱۳۸۸ خرداد ۲۶, سه‌شنبه

اقاقی

تو براي من اقاقي
چتر گستراندی
ثانيه های داغی
كه من لانه كردم در پس شاخ و برگ هايت
تو زمزمه ی باد
 در گوشم زدی فرياد
مث آن پژواك گريه نوزاد
نغمه مهر تن مادر باد
تو برای من هم بهّار و
هم زنهار
هم گرمای خوش آفتاب
در سوز چارچار
كه آرام می كشی رخت پلك
برِ چشمان تار
و چه لذتی دارد خفتن سار
در آغوش آن خورشيد سوار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.

این وبلاگ مربوط به مطالب قدیمی تر ژخ است، برای رفتن به صفحه اول به روز بلاگ ژخ:
1- "اینجا" را کلیک کنید.
2- بر روی "صفحه اول" در منوی سمت راست کلیک کنید.
چنانچه مایل به دیدن مطالب قدیمی تر ژخ هستید، بر روی گزینه های "صفحه اصلی"، "پیام قدیمی تر" و "پیام جدیدتر" بالا کلیک کنید.