تو براي من اقاقي
چتر گستراندی
ثانيه های داغی
كه من لانه كردم در پس شاخ و برگ هايت
تو زمزمه ی باد
در گوشم زدی فرياد
مث آن پژواك گريه نوزاد
نغمه مهر تن مادر باد
تو برای من هم بهّار و
هم زنهار
هم گرمای خوش آفتاب
در سوز چارچار
كه آرام می كشی رخت پلك
برِ چشمان تار
و چه لذتی دارد خفتن سار
در آغوش آن خورشيد سوار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.